بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله الّذی جعلنا من المتمسّکین بولایة امیر المؤمنین علی بن ابی طالب
معیار برای خیر و شر آمده است
بر منحرفین خون جگر آمده است
عالم همه غرق شادی است امشب چون
فرخنده ترین عید بشر آمده است
یاعلی (علیه السّلام)
من شاهد بوده ام که عدّه ای از مدّعیان مکتب و تقوی((مدّعیان پیروی از ولایت فقیه)) چه زود تهمت می زنند((تهمت اهانت به ولی فقیه،اقدام علیه نظام اسلامی و . . .)) و چه زود به کرسی قضاوت می نشینند((بازداشت آقای جوانفکر،احمد شریعت و . . .)) و چه زود می کوبند((منحرف خواندن همه ی مردمی که از منتخبشان حمایت می کنند)) و نمی دانند آنچه کرده اند و می کنند به تحقیق ضدّ مکتب و ضدّ اسلام وضدّ تقوی است . و چه مستهجن است که کسی به نام اسلام و ایمان و تقوی شعار بدهد((تسبیحی در دست بگیرد،ریشی داشته باشد،حتّی عمامه ای بر سر بگذارد؛به قول امام خامنه ای ادّعای انقلابی گری کند)) ولی در عمل ، اسلام و ایمان و تقوی را زیر پا بگذارد و بکوبد((تهمت بزند دروغ بگوید شایعه بسازد)) . اگر از هیچ کس سخن نگوییم ، می دانم که ایشان به شخص من چه تهمت های ناروایی زده اند((اومانیست ،منحرف و ...)) ، چه شایعه های دروغی ساخته اند((تحصّن در برابر ولایت و ...)) و چه نسبت های بدی داده اند((مسحور و جادوشده و ...)) . و من همیشه سکوت کرده ام((موضع ما سکوت است ؛ سکوت الهام بخش وحدت.)) تا در مقام دفاع از خود برنیایم ولی در عین حال از کم عمقی و بی تقوایی و خود خواهی آن تهمت زنندگان آگاه شده ام ؛
وچه درد کشنده ای است وقتی می بینیم دور به دست همین افراد است . . .
"شهید چمران(بخوانید دکتر احمدی نژاد)"
مژده ای دل که دگر شیشم آبان آمد دکتر خوش قدم از جانب سمنان آمد
چه مبارک پسری بود و چه فرخنده پِی ای آن که از بهر سرافرازی ایران آمد
چو قدم روی زمین زد همه فریاد زدند چه جومونگی به سراپرده ی ایران آمد
گر چه در فصل خزان او متولّد شده است هر که دیدش زده فریاد ؛ بهاران آمد !
تا کنون کشورمان چون جسدی بی جان بود بهر احیای وطن بار دگر جان آمد
در زمانی که وطن غرقه ی بحران ها بود از برای وطنم چاره ی بحران آمد
در نبرد دو گروه و سپه باطل و حق سرگروه سپه حق سوی میدان آمد
هدف از آمدنش خدمت مظلومان بود چه کسی گفت که محمود پی نان آمد؟
در زمان ستم و دوره ی بی اخلاقی عاشقان مژده که یک اسوه ی ایمان آمد
بس که او دشمن تبعیض و ستمکاری بود همه گفتند که رسواگر دزدان آمد
دور روبه صفتی با قدمش پایان یافت شیرمردی ز دل بیشه ی شیران آمد
تا که پر رهرو بماند ره اسلام عزیز پسر معنوی پیر جماران آمد
تا که بیداری اسلام جهانی بشود باز بیدارگر فطرت انسان آمد
تا " نرید أن نمنَّ " به ثمر بنشیند بهر اجرا شدن وعده ی قرآن آمد
شاعران شعر مرا هیچ ملامت مکنید و مگویید مگو رستم دستان آمد
صد سخن مانده به همراه هزاران افسوس که چنین قافیه ها زود به پایان آمد
فعلا همین !!!
بسم الله الرحمن الرحیم
آیت الله صادق لاریجانی
رئیس محترم قوه قضائیه
سلام علیکم
پاسخ مورخه 30/7/91 جنابعالی که با مهر «خیلی محرمانه» ارسال گردید واصل و موجب تشدید نگرانی اینجانب از نحوه اجرای اصول متعدد قانون اساسی از سوی ریاست محترم قوه قضائیه گردید. از آنجا که این مکاتبات مربوط به حقوق اساسی ملت است ضرورتی به محرمانه بودن ندارد، درباره نامه فوق نکات زیر را متذکر میگردم:
2- اینجانب براساس وظیفه قانونی، بررسی نحوه اجرای اصول قانون اساسی در آن قوه از جمله نحوه دادرسی را در برنامه کاری خود داشتهام. از سال 88 چندین بار با جنابعالی مکاتبه و مواردی از قانون اساسی را تذکر دادهام لیکن از علنی کردن آنها خودداری نمودهام. در سخنرانیهای عمومی تذکرات لازم برای اجرای عدالت و رسیدگی دقیق به حقوق مردم دادهام. بخصوص در جلسه مورخه 6/4/91 مسئولان قضایی در مشهد مقدس نگرانی خود را درباره اهتمام کافی قوه قضائیه به تأمین و رعایت حقوق اساسی ملت مندرج در اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصول2 ، 3 ، 6 ، 9، 19 ،20 ، 22 ، 23، 24، 25 ، 26 ، 27 ، 32، 34، 35 ، 36، 37، 38 و 39 به صراحت اعلام نمودم.
3- در نامه خود فرمودهاید که رئیسجمهوری قبل از برنامهریزی برای سرکشی به زندان باید از قوه قضائیه اجازه بگیرد. دو بار هم تأکید کردهاید که سرکشی به زندان اوین به مصلحت نمیباشد و یک بار هم فرمودهاید که موافق نیستید. باید یادآور شوم که در اصول قانون اساسی لزوم اجازه یا موافقت و یا مصلحتاندیشی قوه قضائیه در اجرای وظایف قانونی رئیس جمهوری پیشبینی نشده است.
چگونه جنابعالی اجرای قانون اساسی را به مصلحت نمیدانید. اگر این نگاه بر کل فعالیتهای قوه قضائیه حاکم باشد آیا نمیشود تصور کرد که برخی از اصول قانون اساسی و حقوق اساسی مردم با مصلحت اندیشی و تشخیص شخصی در قوه قضائیه متوقف شده و یا نادیده انگاشته می شود. متأسفانه جنابعالی قبلاً اعلام کردهاید که وجود هیأت منصفه مطبوعات که صراحت اصل 168 قانون اساسی است را قبول ندارید که در این مورد حضوری تذکر دادم. اما متأسفانه ظاهراً بخشی از اقدامات قوه قضائیه درباره مطبوعات و رسانهها با همین نگاه انجام میگیرد.
4- در نامه فوق با استناد به عناوینی چون ضرورت رسیدگی به معیشت مردم و یا اینکه یکی از منتسبین نزدیک اینجانب (آقای جوانفکر مدیر روزنامه ایران) مشغول تحمل کیفر در زندان اوین است و یا اینکه چرا در سال هفتم ریاست جمهوری سرکشی انجام میشود و یا اینکه نزدیک به انتخابات ریاست جمهوری بعدی هستیم، سرکشی از زندان اوین را دارای شائبه سیاسی و حمایت از مجرم تلقی فرمودهاید:
اولاً به استناد کدام اصل از اصول قانون اساسی جنابعالی میتوانید امری را تفسیر سیاسی کنید و مانع از اجرای قانون اساسی شوید.
ثانیاً آیا به عنوان رئیس قوه قضائیه میتوانید به استناد تشخیص سیاسی خود حکمی صادر نمایید.
ثالثاً مگر بناست قوه قضائیه و یا زندان اوین در انتخابات آتی نقشی ایفا نمایند.
رابعاً آیا جنابعالی برنامههای کاری و اجرای وظایف مندرج در قانون اساسی و اصل قضاوت را منوط به شرایط سیاسی میدانید.
خامساً به راحتی به اینجانب اتهام «حمایت از مجرم» زدهاید. گرچه اینجانب حکم علیه آقای جوانفکر را برخلاف عدالت میدانم ولیکن محاکمه تمام شده و ایشان در حال تحمل مجازات است. چگونه ممکن است سرکشی به زندان حمایت از مجرم تلقی شود. به علاوه شما از کجا میدانید که دیدار با ایشان در برنامه کاری اینجانب بوده است.
در حالی که جنابعالی به آسانی به رئیسجمهوری که نماینده ملت و مجری قانون اساسی است اتهام میزنید آیا میتوان برای آحاد مردم که پشتیبان خاصی جز خداوند ندارند امنیت قضایی متصور بود. ضمن احترام عمیق به خیل عظیم قضات متعهد و کارکنان شریف قوه قضائیه باید اذعان نمایم که برخی معتقدند این رفتار به یک رویه در مسئولان بلند مرتبه قوه قضائیه تبدیل شده است. توجه شما را به برخورد سخنگوی قوه قضائیه با سؤال
خبرنگار جلب مینمایم. لازم به ذکر است که آقای جوانفکر مشاور مطبوعاتی اینجانب بوده ولیکن هیچ نسبتی با اینجانب دور یا نزدیک ندارد.
سادساً آیا به نظر جنابعالی اجرای اصول قانون اساسی میتواند تحت تأثیر سالهای مختلف مسئولیت یک مسئول متوقف و یا دگرگون شود. آیا باید پذیرفت که بسیاری از رفتارها و مواضع در قوه قضائیه تحت تأثیر حوادث سیاسی است.
سابعاً اتفاقاً رفع ریشهای مشکلات مزمن اقتصادی کشور ایجاب مینماید که علاوه بر اقدامات صرف اقتصادی، نحوه اعمال عدالت و برخورد با مفاسد اقتصادی و رانتخواریهای عدهای خاص و ایجاد امنیت عمومی اقتصادی که در تمهید فضای سالم اقتصادی و اثربخش بودن سیاستها و برنامههای اقتصادی دولت نقش تعیینکننده دارد، نیز مورد ارزیابی و بررسی قرار گیرد. اموری که جزو وظایف اصلی قوه قضائیه بوده و از این جهت نقش این قوه را ممتاز کرده است تا جایی که به اعتقاد بسیاری از علما وظیفه قطعی و لاینفک حکومت قضاوت است. متأسفانه گزارش مستند و دقیقی از انجام این وظایف قوه قضائیه در دسترس نیست.
ثامناً در حالی که به فرموده امام راحل(ره) زندان باید دانشگاه باشد و علیالقاعده در آن به روی اقشار مختلف از جمله حقوقدانان، روانشناسان، جامعه شناسان و محققین علوم انسانی و دانشجویان و مددکاران اجتماعی باز باشد، بازدید رئیس جمهوری که انتظار میرفت با استقبال مسئولان قوه قضائیه مواجه شود، شائبهای ایجاد نمیکند بلکه مخالفت با این امر شائبههای زیادی ایجاد خواهد کرد.
تاسعاً آیا قابل قبول است که اینجانب نیز پرداخت بودجههای کلان به قوه قضائیه را به مصلحت ندانم.{از این تاسعا بسیار مشعوف گشتیم !!!!!}
5- ضمن تذکر اصول 61، 113، 121، 161 و بند 2 اصل 156 اعلام میدارم که به استناد اصول متعدد قانون اساسی از جمله اصل 113 و سوگند شرعی اصل 121، مصمم به اجرای کامل قانون اساسی و اصلاح اساسی و ریشهای امور کشور هستم و مطمئناً با سرکشی از زندانها و برخی دادگاهها نحوه اجرای اصول قانون اساسی و رعایت حقوق اساسی ملت را مورد بررسی قرار داده و گزارش آن را به ملت بزرگ و مقام معظم رهبری تقدیم خواهم کرد. انشاءالله.
در انجام این وظیفه سنگین یاری همه قوا و دلسوزان و لطف خدای متعال را میطلبم. 1- بر اساس اصل 113 قانون اساسی رئیسجمهوری به عنوان منتخب ملت بالاترین مقام رسمی کشور پس از رهبری و رئیس قوه مجریه و به علاوه مجری قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است. همچنین بر اساس اصل 121 قانون اساسی ریاست جمهوری با سوگند شرعی متعهد به صیانت از حقوق اساسی ملت شده است. متن اصول فوق کاملاًروشن است. صیانت از حقوق اساسی ملت از منظر تدوینکنندگان قانون اساسی آنقدر مهم بوده است که در متن سوگند شرعی ریاست جمهوری به وضوح درج شده است و تفاسیر متعدد شورای محترم نگهبان نیز بر این مسئولیت و اختیار خطیر رئیس جمهوری تأکید دارد.
محمود احمدی نژاد