پس از اینکه اصولگرایان به سادگی در زمینی که هاشمی به نام "جریان انحرافی" تعریف کرده بود سال ها تلاش بی وقفه ای و البته کاملا بی مزد و منّت داشتند! نوبت به تحلیل های پس از انتخابات رسید که گویا تصمیم دارند در این زمینه هم با جریان آقای هاشمی مشترک باشند و زمینه ساز شکست های آینده ی خود باشند . . . ببینید :

علی مطهری(عضو ستاد مرکزی حامیان اکبر هاشمی رفسنجانی به محض اقدام "آیت الله هاشمی" برای ثبت نام در انتخابات!): یکی از دلایل شکست اصولگرایان این است که  آنها خود را فدای هم گروه خود یعنی آقای احمدی نژاد کردند !!!

1-کمال الدین سجادی(عضو جبهه پیروان خط امام و رهبری) در گفتگو با خبرنگار مهر، به تشریح دلایل شکست اصولگرایان پرداخت و گفت: باید شکست اصولگرایی علت یابی شود ولی مهمترین آنها برنامه های دولت احمدی نژاد بود چون افراط و تفریط هایی که در این دولت بود باعث شد مردم به کاندیدای دیگر گرایش پیدا کنند .

بیخیال !!! خب چرا این کاندیدای دیگری که مردم به او روی آوردند ؛ مثلا آقای قالیباف یا آقای جلیلی نبودند ! تازه آنها مزیّتی به نام "اعتقاد به انحراف دولت" هم داشتند !!! لطفا نگویید : چون احمدی نژاد اصولگرا بود و مردم را از اصولگرایی خسته کرد ! چون اوّلا : خودتان هم می دانید که در دروغ بودن اصولگرایی احمدی نژاد شکّی نیست ؛ ثانیا : مردم مثل شما دنبال باند بازی(اصولگرایی-اصلاح طلبی) نیستند ؛ حتّی اگر از عملکرد احمدی نژاد خسته بودند به کسی رأی می دادند که بیش ترین انتقاد را از دولت می کرد ، بدون توجّه به اصولگرایی یا اصلاح طلبی ؛ مثلا دکتر قالیباف !

2-سایت الف(وابسته به احمد توکّلی) یکی از 4 دلیل شکست اصولگرایان را اینگونه بیان کرد : سکوت ومماشات در برابر اعمال احمدی نژاد !!!

تنها سوالی که برای من پیش می آید اینست که کدام سکوت ؟!!! آیا دوبار پیگیری طرح سوال از رئیس جمهور و صف کردن هر روزه ی وزرا پشت در مجلس و اتهام زنی دائمی (حداقل به مدّت 3 سال ؛ از 89 تا 92) برخی نمایندگان واخیرا احضار رئیس جمهور به دادگاه ، تفسیر سکوت است !!!

3-حجت الاسلام علیرضا پناهیان در گفت وگو با مهر، با بیان اینکه نگرانی و ناراحتی بسیاری از نیروهای انقلابی از عدم اتحاد کاندیداهای اصولگرا که باعث پیروزی روحانی شد را به هیچ وجه قبول ندارم، گفت : مشکل اقتصادی مردم و اینکه دولت احمدی نژاد خودش را خیلی مخالف هاشمی نشان داد باعث شد که مردم به صورت جدی و گسترده از احمدی نژاد ناراضی باشند و به نقطه مقابل وی رای دهند.پناهیان افزود: در انتخابات این دوره در درجه اول عملکرد دولت بود که رای نیاورد و دوم موج اجتماعی که می‌خواست نارضایتی خودش را نسبت به عملکرد دولت فعلی با انتخاب آقای روحانی که مورد حمایت هاشمی بود، نشان دهد .

استاد ! اگر به نظر سنجی ها هم دقّت کرده باشید حتما دیده اید که مردم "آقای رضایی" را صاحب بیشترین برنامه ها در حوزه ی اقتصاد می دانستند . اضافه کنید به این موضوع دکترای اقتصاد ایشان را . اگر مشکل مردم "صرفا" مسائل اقتصادی بود ، به نظر می رسد که سبد آقای رضایی پر و پیمان تر می شد !

راستی فرموده اید که "در درجه ی اوّل عملکرد دولت بود که رأی نیاورد" می خواستم بپرسم کدام عملکرد احمدی نژاد مورد نظرتان است ؟ عملکرد فرهنگی که باعث " برجسته شدن گفتمان انقلاب و ارزشهاى‌‌انقلاب " شد را می گویید یا عملکرد عمرانی را که سرعت ساخت جاده ها به صورت بی سابقه ای افزایش داد و منجر به ساخت میلیون ها (نزدیک 4/3 میلیون) واحد مسکن مهر (تا پایان سال 92) شد(و خواهد شد.) یا منظورتان عملکرد اقتصادی دولت است که عدم وابستگی به نفت را تا حدود زیادی به ارمغان آورد و "تحریم های فلج کننده" را به "فشار اقتصادی" تبدیل کرد . شاید هم کلّیات عملکرد دولت را می گویید که به قول امام خامنه ای(شهریور 91) : "خب، نقاط قوّتی وجود داردضعف هایی هم وجود دارد. در جمع‌‌بندى نقاط قوّت و نقاط ضعف، وقتى ما نگاه میکنیم، ترجیح را به نقاط قوّت میدهیم ."

4-عماد افروغ در مصاحبه با فارس پس از اتّهام زنی های رایج به دولت گفت : مردم در این انتخابات به سیاست های دولت مستقر نه گفتند !!! من به این دولت کم ترین نمره را می دهم !!! این دولت کاری که نکرد توجّه به فرهنگ ، اخلاق و انقلاب بود !!!

خدا را شکر می کنم که خدا ؛ امام خامنه ای و مردم باید به این دولت نمره بدهند ؛ نه شما ! ضمنا یک سوال هم دارم . اگر به قول شما دولت توجّهی به فرهنگ و انقلاب نداشت چطور شد که به قول امام خامنه ای در دولت "گفتمان انقلاب و ارزش های انقلاب" برجسته شد !

5-حسین کنعانی مقدم فعال سیاسی اصولگرا در گفت و گو با فرارو گفت : شاید بزرگترین اشکال به جریانی که باعث شکاف در جریان اصولگرایی شد حامیان آقای احمدی نژاد باشند که با چهره های مختلفی وارد صحنه انتخابات شدند .

این یکی را دیگر واقعا نمی فهمم ! آیا یک اعتراف است به بدنه ی اجتماعی عظیم حامی احمدی نژاد یا یک اتّهام زنی بچه گانه !

6-به گزارش زندگی به نقل از فارس، حبیب‌الله عسگر اولادی در پاسخ به سوالی مبنی بر شکست اصولگرایان در دوره احمدی‌نژاد گفت: اشتباه یک شخص را نباید پای اصولگرایان نوشت زیرا اصولگرایان شکستی را متحمل نشدند !!!

شما که کلّا راحت باش !!! بله ؛ عمّه ی بنده در این انتخابات شکست خورد !!!

*1-به نظرم دلیل تحلیل بعضی از این اصولگراها شوک ناشی از شکست است و به زودی برطرف شد امّا نمی توان منکر قرابت فراوان بعضی اصولگراها با جریان هاشمی شد .

*2-تصمیم بر نوشتن مطلبی با عنوان "دروغ بزرگ" داشتم و بنایم بر نشان دادن تحلیل های مشترک اصولگرایان با جریان هاشمی نبود امّا شباهت عجیبی بود و بحث را به این سمت منحرف! کرد . ان شاءالله دروغ بزرگ مطلب بعدی خواهد بود .

چند برداشت :

1-در سال 84 با ظهور جریان احمدی نژاد در انتخابات ریاست جمهوری ، رأی اصولگرا ها نسبت به سال 80 نه تنها کاهش پیدا نمی کند ، بلکه افزایش هم می یابد و این به این معناست که این جریان دارای بدنه ی اجتماعی جدا از اصولگراها دارد و اساسا اصولگرا بودن احمدی نژاد فرضیه ای غیرقابل قبول است .

2-افزایش رأی احمدی نژاد در دور دوّم نسبت به دور اوّل در سال 84 خیلی بیشتر از کلّ رأی اصولگرا هاست !!! این بدین معناست که احمدی نژاد ، پیروزی در انتخابات 84 را به هیچ وجه مدیون اصولگراها نیست .

3-جریان احمدی نژاد آنقدر پشتوانه ی مردمی یا به عبارتی "رأی" دارد که اصولگرایان که در سال 84 با 2 نماینده وارد میدان شدند ، در سال 88 به کلّی میدان رقابت(رقابتی که از پیش خود را بازنده ی آن می بینند) را ترک می کنند و همه ی تلاش خود را در جهت مصادره ی احمدی نژاد به نفع اصولگرایان به کار می گیرند .

4-مصادره ی احمدی نژاد به نفع اصولگرایان تا حدّی جواب می دهد (امام خامنه ای:مردم این دولت را به عنوان دولت اصولگرا می شناسند.) امّا مردمی که نظرشان به سمت احمدی نژاد جلب شده همان مردمی هستند که جریانات مقابل اصولگرایی - با هر نقصی که داشتند – نسبت به اصولگرایان – که گاها تحجّر و استفاده ی ابزاری از دین در رفتارشان نمود پیدا می کرد- برایشان جذّابیت بیشتری داشت . به عبارت دیگر هرچند رأی دهندگان به احمدی نژاد ، جریان احمدی نژادی را هم به اصولگرایان و هم به جریان مقابل اصولگرایی ترجیح می دهند ، امّا در مقایسه تمایل به این دو جریان (در صورت حذف جریان احمدی نژاد) تمایل کم تری به اصولگرایان دارند .(همانطور که در آمار های سال 80 و دور اوّل سال 84 مشهود است)

5-در سال 92 طی اقدامی شگفت انگیز کاندیدای احمدی نژادی میدان حذف می شود ! بخشی از مردم که به قول یکی از آن ها که می گفت : "من 90 سال سن دارم ! هیچکس غیر از احمدی نژاد برایمان کار نکرد!" اشتیاقی برای شرکت در انتخابات نداشتند . امّا بقیه ی رأی ها باید به همان مقدار که از اصولگرایان و اصلاح طلبان به احمدی نژاد رسیده بود ، به این احزاب می رسید ولی به خاطر اینکه مردم این دولت را به اصولگرایی می شناختند رأی های بیشتر از سهم اصولگرایان به سبد اصولگرایی رسید . در حقیقت اصولگرایان که سال 84 ، حدود 6 میلیون رأی داشتند در عرض 8 سال دولت احمدی نژاد - با جهشی شگفت انگیز - نزدیک دو برابری مواجه شده و در سال 92 به رأی بیش از 5/12 میلیون رسیدند و در حقیقت این افزایش رأی شگفت انگیز را مدیون احمدی نژادند(و البته شورای نگهبان هم با رد صلاحیت گزینه ی مورد نظر حامیان احمدی نژاد نقش خود را به خوبی ایفا کرد!) !

6-ضرب المثلی است که می گوید "یک اصولگرا هیچ وقت مدیون کسی نمی ماند !" و ضرب المثل دیگری است که می گوید "اگر دستت را با یک مَن عسل وارد دهان اصولگرایان کنی باز هم گاز می گیرند!" . همانطور که اشاره شد ، اصولگرایان مدیون احمدی نژاد نماندند و با هدیه ای به نام "احضاریه به دادگاه!" از خجالتش درآمدند !

حُسن این وقایع گذرا بودنشان است . . .امّا ؛ روزی که بهار بیاید زغال سهمی جز روسیاهی نخواهد داشت . . .

در غیاب کاندیدای پیروز انتخابات ، پیروزی چندان ارزشی ندارد . امّا همین پیروزی هم ، بر نارفیقانمان که خنجر از پشت می زدند ، مبارکت باشد ؛ آقای روحانی !

جهان به سوی بهارش حرکت می کند ؛ پس زنده باد بهار !

شکر نعمت نعمتت افزون کند، کفر نعمت از کفت بیرون کند........ دوستان همینجا اعلام میکنم چهارسال بازی خوردیم ما رو سرگرم مشایی کردن تا توجه ملت از اعمال اصلاح طلب ها تو سال 88 و قبلش برداشته بشه....... واقعا متاسفم

.

واقعا خدا به دادمون برسه... این جمله رو توی یکی از سایتا دیدم ببینید چی در انتظارمون هست { آقای روحانی انشاء الله که شما رئیس جمهور می شوید . تو رو به خدا به فکر مردم جوانان و این گرانی لعنتی باشید. این حراست دانشگا هها را تورا به خدا یک بازبینی بکنید نمی گذارند جوانان ما نفس بکشند . چرا روسریت اینطوریه چرا خندیدی ووووووو امیدواریم به رای ما احترام بگذلرید و برای ما کاری بکنید } وای بر ماااااااااااااااااا

.

مشایی به 1000000 روحانی می ارزید

.

بخدا قدر احمدی نژاد رو ندونستیم و ناشکری کردیم.. حالا تحویل بگیرید روحانی رو ...

خدایا این ذلت و خواری را از ما بگیر... دارم از بالا اومدن روحانی دق میکنم

بسم الله الرحمن الرّحیم . . . إن شکرتم لأزیدنّکم و إن کفرتم إنّ عذابی لشدید . . . / / / کسانی که برای نعمتی به نام "احمدی نژاد" خدا را شکر نکردند منتظر حسن روحانی باشند . . . عذاب روز و کابوس شبشان را می گویم . . . که ؛ إنّ وعدالله حق . . . ولایخلف المیعاد . . . / / / قبول کنیم که قدر خادممان را ندانستیم . . .

.

خیلی ناراحتم که روحانی اومد بالا.. خدایا معجزه کن نتیجه عوض بشه.

شاید شما هم به این فکر افتاده باشید :

1-صلاحیت گزینه ی مورد نظر ما برای انتخابات ریاست جمهوری به دلایلی احراز نشد و هیچ یک از کاندیداهای فعلی صلاحیت های کافی را برای ریاست جمهوری(حداقل برای حامیان گفتمان بهار) ندارد .

2-به حکم امام خامنه ای و طبق صحبت های دکتر احمدی نژاد باید در انتخابات شرکت کرده و در خلق حماسه ی سیاسی مشارکت کنیم .

نتیجه:در انتخابات شرکت می کنیم و به گزینه ی خودمان یعنی اسفندیار رحیم مشایی رأی می دهیم ؛ هم مشارکت در خلق حماسه ی سیاسی مورد نظر امام خامنه ای و هم انتخاب اصلح !

من هم به همین برنامه را در نظر داشتم و با توجّه با ظرفیت!های حامیان دولت احتمال می دادم آرای باطله یکی از رقبای سرسخت برخی کاندیداها شود امّا ؛

امام خامنه ای در بیانات خود در 14 خرداد 92 فرمودند :

. . . رأی به هر یک از این 8 کاندیدا در درجه ی اوّل رأی به نظام است . . .

یعنی رأی سفید یا رأی به فرد دیگری جز این 8 نفر رأی به نظام و مشارکت در خلق حماسه ی سیاسی محسوب نمی شود (این را در نظر داشته باشید که در انتخابات های مختلف معمولا کسانی رأی سفید می دهند که می خواهند اثر رأی دادن در شناسنامه شان بماند! امّا اعتقادی به نظام ندارند و نمی خواهند به اقتدار نظام کمکی بکنند ؛ هرچند برخی هم به خاطر نرسیدن به گزینه ی اصلح رأی سفید می دهند .) پس فردا به رغم عدم اعتقاد و علاقه به این کاندیداها به یک از آن ها رأی می دهیم .

به امید پیروزی گفتمان بهار در همه ی زمینه ها از جمله انتخابات شورای شهر تهران . . . زنده باد بهار !