عده ای آمده اند که خود را صدای ملّت نامیده اند ؛ امّا آن ها انکر الاصوات هستند و "إنَّ انکر الاصوات لصوت الحمیر " و ما حمار نییستیم که صدایمان اینگونه باشد . آری ما الاغ نیستیم که به آن ها رأی بدهیم . ملّت به نمایندگان خودش رأی می دهد نه به شورای صیانت از اشرافیت در مجلس . ملّت به نامطهری که دهان آلوده اش به هتک هر خادمی گشوده شده است رأی نمی دهد . ملّت که جاسبی را از ریاست دانشگاه آزاد پایین کشید ، هر گز نماینده اش ، عبّاسپور ، را در مجلس ابقا نخواهد کرد . و ملّت رأی نمی دهد به علم کنندگان انحراف در برابر فتنه . ما ولایتمداریم و وقتی اماممان خامنه ای می گوید مسئولین منحرف نشده اند نمی توانیم به کسی رأی بدهیم که پرچمدار انحراف یابی است و برای ما قابل تصوّر نیست رهبر واضح تر از این بارویّه ی یک جریان خاص مخالفت کند . یادمان نمی رود که وقتی نامطهری از وجود بحران سیاسی در کشور خبر داد و راه برون رفت از آن را رجوع به استوانه ی نظام معرّفی کرد چگونه امام خامنه ای با مخالفت با وجود بحران بر دهانش زد و صراط مستقیم را به ما نشان داد .
یک سوال است که مدت هاست ذهنم را درگیر کرده : اگر علی نامطهری خودش را ولایتمدار می داند ، پس ضد ولایت کیست ؟
حافظه ی ما آنقدرها هم ضعیف نیست که یادمان رفته باشد که او ولایتمداری را منافی استقلال نمایندگان دانست . و یادمان نرفته روزی را که نماز جمعه خوانان امام خامنه ای در 14 خرداد را تلویحا عمر سعد نامید . و حتی روز هایی را که رئیس جمهور منتخبمان را عامل فتنه دانست و عملا دست پلید دشمنان را از این فتنه تطهیر نمود . و کاش کینه ی او به رئیس جمهورمان پایان داشت و حیف که پایان نداشت و کینه اش طرح سوال از رئیس جمهور را به جای گذاشت .
این عو عویی که صدای ملتش نامیده اند ، صدای ملت نیست نوای ذلت است و دلیل ایجادش کینه از دولت و انتقام جویی از ملّت است و راهبردش رذالت و خیانت است و بها دادن به آن عین حماقت است .
آری ؛ مردم ایران فهمیده اند که این صدا ، صدای ذلّت است و شعار ملّت "هیهات من الذّلّة " است .