می گفت پیر زاری با خشم و بی قراری جریان انحرافی پر ذلّت است و خواری
گر ریشه کن نگردد این انحراف امروز فردا به ما زند زخم،زخمی عمیق و کاری
تنها گروه بی دین جریان انحرافی است بی عقل چون مجانین جریان انحرافی است
می گفت اگر بپرسند فاسدترین کسان کیست گویم برادرم این جریان انحرافی است
تنها گروه فاسد جریان انحرافی است افکار و اعتقادش بی ریشه و خرافی است
هر کس ز ما بخواهد اسناد انحرافات گوییم مخفیانه ست اسناد ما که کافی است
ضدّ خدا و قرآن جریان انحرافی است بی دین و نامسلمان جریان انحرافی است
آن بود بر زبان و این بود حرف قلبش هر کس که شد مسلمان جریان انحرافی است
می گفت هر که جز ماست جریان انحرافی است هر حزبی از چپ و راست جریان انحرافی است
ای ساکنان دنیا این است منطق ما هر کس مخالف ماست جریان انحرافی است
ناگاه از کناری فریاد حق مداری برخاست کای منافق آیا تو دین نداری ؟
این حرف ها پر است از غیبت دروغ تهمت پس توبه کن هم اکنون با التماس و زاری
آیا هر آن کسی که فکرش مخالف توست یا هر کسی که حزبی غیر از اصول تو جست
ضدّ ولایت است و دین و خدا ندارد باید که رانده گردد یا دست و دل از اوشست ؟
حرفت چو طوطیان است جهل تو بس عیان است این حرف های پستت بر پایه ی گمان است
می خواهم از خداوند رسوا کند شما را هر چه خدا بخواهد تقدیرتان همان است
آیا ولی نفرمود تهمت زدن حرام است پس کو ولی مداری انصافتان کدام است
تو جاهلی و این است نصّ صریح قرآن در بحث با شمایان پاسخ فق سلام است
این شعر با عنوان (شعری در مذمّت علم کنندگان خورزوخان-جریان انحرافی-) در دولت ما کار شده است .